قویترین اعضای خاندان اوچیها در ناروتو
خاندان اوچیها یکی از قدیمیترین و قدرتمندترین خاندانها در ناروتو است. آنها از نوادگان مستقیم ایندرا اوتسوتسوکی، پسر حکیم شش طریقت افسانهای، هستند و بیشتر اعضای این خاندان در رهاسازی آتش و شوریکنجوتسو تخصص دارند. خاندان اوچیها برخی از قویترین نینجاهای تاریخ را پرورش داده است، اما تعداد معدودی از آنها به عنوان قویترینها برجسته هستند.
قویترین اوچیهاها همگی بر شارینگان، یک کِکِی گنکای چشمی منحصر به فرد، تسلط دارند که قادر به پیشبینی حرکات دشمن، کپی کردن مُهرهای دستی و اجرای گنجوتسوهای قدرتمند است. تعداد انگشتشماری از اوچیهاها همچنین مانگکیو شارینگان، یک چشم تکاملیافته که تواناییهای فوقالعاده متنوعی را با هزینهای خاص ارائه میدهد، بیدار کردهاند. قویترین اوچیهاها دارای مانگکیو شارینگان ابدی و رینگان بودند.

۱۰. تاجیما (Tajima)
پدر مادارا و ایزونا، رهبر خاندان اوچیها در دوران پرآشوب جنگهای داخلی بود. او یک نینجای آرام و خونسرد بود که به قدرت جنگی و ذهنیت تاکتیکی مادارا احترام میگذاشت. اکثر نینجاها در این دوره زمانی در سنین بسیار جوانی میمردند، اما تاجیما تا اواسط ۴۰ سالگی زندگی کرد. چنین شاهکاری تنها توسط یک نینجای واقعاً بااستعداد قابل انجام بود. تاجیما بارها با خاندان سنجو جنگید و اغلب با بوتسوما سنجو، پدر هاشیراما و توبیراما، درگیر میشد. قدرت واقعی تاجیما هرگز آشکار نشد، اما او دارای شارینگان بود که در نبرد مزیت بزرگی به او میداد. او به طور طبیعی در رهاسازی آتش مهارت داشت و با توجه به اینکه یک کاتانای کوچک را در نبرد حمل میکرد، احتمالاً یک شمشیرزن بسیار ماهر و متخصص در کنجوتسو بود.

۹. سارادا (Sarada)
به عنوان تنها فرزند ساسکه، سارادا یکی از آخرین اوچیهاهای زنده است. او بیشتر استعداد شگفتانگیز پدرش را به ارث برده و در ۱۲ سالگی به درجهی چونین رسید. سارادا همچنین قدرت بدنی عظیم ساکورا را به ارث برده است، به این معنی که میتواند استخوانها و سنگها را با یک مشت تقویتشده با چاکرا خرد کند. نینجاهای عالیرتبهی دهکدهی برگ پنهان اذعان کردهاند که سارادا یک نامزد قانونی برای هوکاگه شدن در آینده است. سارادا در ۱۱ سالگی شارینگان خود را بیدار کرد و در حال حاضر بر تکنیکهای اولیهی آن تسلط دارد. او میتواند گنجوتسو اجرا کند، از حملات طفره رود و فوراً مُهرهای دستی حریف خود را کپی کند. شارینگان همچنین به سارادا اجازه میدهد تا از چیدوری با مهارت زیادی استفاده کند. سارادا مانگکیو شارینگان خود را پس از تهدید جان بوروتو توسط قدرت مطلق آیدا بیدار کرد، اما قدرتهای آن هنوز فاش نشده است. سارادا اعضای داخلی کارا و پنجههای گرایمز را شکست داده است و او را به یکی از قویترین شخصیتهای مانگای بوروتو: دو گرداب آبی تبدیل کرده است.

۸. کاگامی (Kagami)
برخلاف اکثر اوچیهاها، کاگامی تسلیم نفرین نفرت خاندان نشد، که معمولاً زمانی که یک اوچیها شارینگان خود را بیدار میکند، ظاهر میشود. به همین دلیل، کاگامی یکی از معدود اوچیهاهایی بود که توبیراما به او اعتماد داشت. در طول اولین جنگ بزرگ نینجا، کاگامی بخشی از واحد نخبگانی بود که توبیراما را به قلمرو دهکدهی ابر اسکورت میکردند. این واحد شامل یک هوکاگه آینده و یک نامزد هوکاگه بود. هنگامی که گروه توسط نینجاهای ابر تعقیب میشدند، کاگامی بود که استنباط کرد که کسی باید مانند طعمه عمل کند تا دیگران بتوانند فرار کنند. این ثابت کرد که کاگامی یک تاکتیکدان ماهر است. کاگامی بر تکنیکهای اولیهی شارینگان تسلط داشت و دانزو از قدرت بصری کاگامی تمجید کرد و اظهار داشت که بارها جان او را نجات داده است. با توجه به موقعیتش، میتوان فرض کرد که کاگامی یکی از قویترین اوچیهاهای نسل خود بوده است.

۷. فوگاکو (Fugaku)
پدر ایتاچی و ساسکه، رئیس خاندان اوچیها در زمان حملهی نه دم به دهکدهی برگ پنهان بود. فوگاکو همچنین کاپیتان نیروی پلیس برگ، یک نیروی نینجای نخبگان بود که قرار بود قانون را در داخل دهکده حفظ کند. طرفداران نتوانستند فوگاکو را در عمل ببینند، بنابراین قضاوت در مورد قدرت کامل او دشوار است، اما او به عنوان یکی از قویترین نینجاهای دهکدهی برگ شناخته میشد. فوگاکو بر شارینگان تسلط داشت تا جایی که میتوانست گنجوتسوهای قدرتمند و پیچیده ایجاد کند. این مهارت لقب “فوکاگوی چشم شیطان” را برای او به ارمغان آورد و سایر ملتها از او میترسیدند. او چاکرای فوقالعاده قوی داشت و یکی از تنها دو اوچیهایی بود که میتوانست جوتسوی عظیم توپ آتشین را اجرا کند. قدرت فوگاکو با میناتو نامیکازه و سانین افسانهای قابل مقایسه بود، به همین دلیل است که او برای مقام هوکاگه چهارم در نظر گرفته شد.

۶. شیسویی (Shisui)
به گفتهی دانزو، شیسویی قویترین اوچیهای نسل خود بود، و میتوان استدلال کرد که او ماهرترین نینجایی است که این خاندان تا به حال پرورش داده است. او چهار سال پس از فارغالتحصیلی از آکادمی نینجا به درجهی جونین رسید و در نوجوانی به یک آنبو تبدیل شد. شیسویی بر تکنیک جابجایی بدن تسلط داشت تا جایی که میتوانست بدون هیچ ردی ناپدید شود و تصاویر پس از حرکت ملموسی ایجاد کند که میتوانست آسیب فیزیکی وارد کند. او میتوانست از تکنیک جابجایی بدن برای فرار از حملات و از بین بردن گروهی از دشمنان با سهولت استفاده کند. شیسویی میتوانست جوتسوی عظیم توپ آتشین را اجرا کند و در کنجوتسو و شوریکنجوتسو بسیار ماهر بود. شارینگان او با ایتاچی رقابت میکرد و به دلیل قدرت محض خود مورد ستایش زیادی قرار گرفت. هنگامی که شیسویی مانگکیو شارینگان را بیدار کرد، به کوتوماتسوکامی دست یافت که به عنوان یک گنجوتسوی عالی رتبه شناخته میشود. کوتوماتسوکامی یک گنجوتسوی قدرتمند کنترل ذهن است که هدف را بدون اینکه بداند دستکاری میکند و باعث میشود باور کند که اعمالش کاملاً از روی ارادهی آزاد خود اوست.

۵. ایزونا (Izuna)
برادر کوچکتر مادارا بود. او در بسیاری از نبردها در دوران جنگهای داخلی جنگید و اغلب با توبیراما سنجو درگیر میشد. ایزونا اعجوبهای بود که تواناییهای خود را از طریق جلسات تمرینی روزانه با مادارا تقویت میکرد. به نظر نمیرسد تاریخ از نظر قدرت، ایزونا را زیاد جدی گرفته باشد، که مسخره است زیرا او تا زمانی که مادارا مانگکیو شارینگان ابدی را به دست نیاورد، با برادرش برابری میکرد. ایزونا آنقدر در رهاسازی آتش مهارت داشت که جوتسوی عظیم توپ آتشین او میتوانست جوتسوی اژدهای آبی توبیراما را خنثی کند. میتوان استدلال کرد که شمشیرزنی ایزونا از مادارا بهتر بود زیرا او میتوانست حملات غیرمتعارف با پشت دست انجام دهد. شارینگان ایزونا از بالاترین درجه بود که با این واقعیت که او میتوانست با توبیراما، یکی از سریعترین نینجاهای تاریخ، رقابت کند، مشهود است. او همچنین یک کاربر مانگکیو شارینگان بود، اما تواناییهای آن هرگز آشکار نشد.

۴. اوبیتو (Obito)
در جوانی آرزو داشت هوکاگه شود، اما این رویا زمانی که شاهد مرگ رین بود، از بین رفت. این درد باعث شد که اوبیتو به مادارا بپیوندد، که شخصاً او را آموزش داد. این آموزش چند ماه به طول انجامید، اما اوبیتو را به یک نینجای سطح کاگه با تایجوتسو و مهارتهای شارینگان باورنکردنی تبدیل کرد. اوبیتو تقریباً هوکاگه چهارم را شکست داد و با کشتن جنگجویان برتر خاندان در قتل عام اوچیها شرکت کرد. اوبیتو هنگامی که مانگکیو شارینگان را بیدار کرد، کامویی را باز کرد و نوعی ناملموسی به او بخشید زیرا میتوانست قسمتهایی از بدن خود را در میانهی نبرد به بعد دیگری منتقل کند. او همچنین میتوانست دیگران را در این بعد به دام بیندازد. کامویی به اوبیتو اجازه داد تا همزمان با چندین آنبو و نینجای سطح کاگه مبارزه کند. اوبیتو قبل از مرگش با تبدیل شدن به جینچوریکی ده دم، قدرت خدایی به دست آورد. اوبیتو در حالی که در این حالت بود، میتوانست هر چیزی را با گویهای جستجوگر حقیقت خود نابود کند.

۳. ایتاچی (Itachi)
یک اعجوبهی واقعی خاندان اوچیها بود. او شارینگان خود را در هشت سالگی بیدار کرد و در ده سالگی بر تکنیکهای اولیهی آن تسلط یافت. تسلط ایتاچی بر گنجوتسو آنقدر پیشرفته بود که او به راحتی در یک لحظه کورنای، یک متخصص مشهور گنجوتسو را شکست داد. مهارتهای شوریکنجوتسو او بینظیر بود و او میتوانست از تکنیک جابجایی بدن، کلونهای سایه و رهاسازی آتش استفاده کند. ایتاچی ادعا کرد که شیسویی از او قویتر است، اما این قبل از بیدار شدن مانگکیو شارینگان بود. ایتاچی میتوانست از تسوکویومی، یک گنجوتسو که ذهن حریفش را در دنیای خیالی طراحی خودش به دام میاندازد، استفاده کند. این گنجوتسو منحصر به فرد است زیرا درک قربانی از ماده، فضا، جاذبه و زمان را تغییر میدهد. آماتراسو ایتاچی شعلههای سیاهی را در نقطهی کانونی دیدش ایجاد میکرد. این شعلهها را نمیتوان با وسایل معمولی خاموش کرد و تا زمانی که هدف کاملاً سوزانده نشود، به سوختن ادامه میدهند. ایتاچی یک کاربر سوسانوئو بود، اما گفته میشود که آواتار عظیم ساموراییمانند او شکستناپذیر بود زیرا شمشیر توتسوکا و آینهی یاتا را در دست داشت. شمشیر توتسوکا میتواند هر چیزی را سوراخ کند و نینجاهای سطح کاگه را برای همیشه در دنیای گنجوتسو مهر و موم کند، و آینهی یاتا میتواند هر حملهای را مسدود کند.

۲. مادارا (Madara)
در سالهای پایانی دوران جنگهای داخلی، رئیس خاندان اوچیها شد و به عنوان یکی از قویترین نینجاهای تاریخ شناخته میشود. او قدرت افسانهای خود را در طول چهارمین جنگ بزرگ نینجا نشان داد، جایی که به تنهایی لشکر چهارم نیروهای متحد شینوبی را نابود کرد. مادارا دهها نینجا را با شارینگان پایه، تایجوتسو و مهارتهای کنجوتسو خود شکست داد. یک گردان از کاربران رهاسازی آب لازم بود تا با قدرت جوتسوی شعلهی ویرانگر باشکوه او برابری کنند. مادارا پس از بازی کردن با پنج کاگه، آنها را شکست داد، انگار که آنها گنین بودند. سوسانوئو کامل مادارا میتوانست با یک ضربه شمشیر خود، یک کوه را از وسط نصف کند و به اندازهی کافی قوی بود که بتواند با یک جانور دمدار کاملاً رهاشده مقابله کند. در مراحل پایانی جنگ، مادارا دارای رینگان، رهاسازی چوب، جوتسوی حکیم و ده دم بود. این نسخهی مادارا اساساً یک خدا بود زیرا میتوانست هر چیزی را در مسیر خود نابود کند و هر آسیبی را در عرض چند ثانیه بازسازی کند.

۱. ساسکه (Sasuke)
اکنون رئیس بالفعل خاندان اوچیها است و به طور گسترده به عنوان یکی از قویترین نینجاهای جهان شناخته میشود. در پایان چهارمین جنگ بزرگ نینجا، ساسکه دارای مانگکیو شارینگان ابدی و رینگان بود و قدرت بصری او از ایتاچی فراتر رفته بود. ساسکه میتوانست از آماتراسو استفاده کند و میتوانست شعلههای سیاه آن را به حملات دیگر اعمال کند. سوسانوئو کامل او احتمالاً به اندازهی نه دم قدرتمند است. ساسکه استاد رهاسازی آتش و رهاسازی رعد و برق است و به عنوان یکی از بهترین شمشیرزنان دنیای نینجا شناخته میشود. رینگان به ساسکه توانایی دستکاری نیروهای گرانشی، سفر بین ابعاد و تعویض مکان دو جسم را میدهد. ساسکه برای شکست دادن کاگویا در نوجوانی به کمک ناروتو نیاز داشت، اما به عنوان یک بزرگسال، میتواند به تنهایی با تهدیدات سطح کاگویا مقابله کند، کاری که حتی مادارا هم نمیتوانست انجام دهد.


چطوری اوبیتو ضعیفتر ایتچاچیه؟
اوبیتو سنجوتسو شش صریقت داشت میتونست ده دم رو احظار کنه و خیلی جوتسو های دیگه که ایتاچی نداشت
مادارا سنجوتسو شش طریقت هم نامیرا بود و هیچ وقت نمیمرد و تازه قدرتش هزار برابر ساسوکه و ناروتو بود تازه مادارا با احرای سوکویومی ابدی کل جهانو تو خواب فرو برد یک بار هم ناروتو و ساسوکه رو کشت که بعد هاگورومو اوتوسوتسکی اونا رو زنده کرد باید ساسکه سوم اوبیتو دوم و مادارا اول میبودن یکم در مورد انیمه تحقیق کنید بعد مقاله بسازید
ممنون از کامنتت. به نظرم بهتره که در مورد مقایسهی قدرت این شخصیتها دقیقتر به ابعاد مختلف قدرت اونها نگاه کنیم.
اول از همه، باید در نظر بگیریم که قدرت یک شخصیت تنها به تعداد جوتسوهای اون یا تواناییهایی مثل احضار ده دم یا سنجوتسو شش طریقت محدود نمیشه. هر یک از این شخصیتها تواناییها و ویژگیهای خاص خود رو دارند که در موقعیتهای مختلف متفاوت عمل میکنن.
قدرت ذهنی و استراتژیک ایتاچی: ایتاچی به عنوان یکی از هوشمندترین و ماهرترین نینجاهای تاریخ ناروتو، قدرت ذهنی بسیار بالایی داشت. او با استفاده از «تسوکویومی» و «اماتراسو»، توانایی کنترل و تسلط روی دشمنان رو داشت، به طوری که حتی در برابر دشمنان قدرتمند مثل ساسوکه یا دشمنان دیگر، میتونست درگیر نبردهای ذهنی بشه و پیروز بشه. این تواناییها به راحتی میتونن یک شخصیت با قدرت جسمی بالاتر مثل اوبیتو رو در موقعیتهای خاص شکست بدن.
محدودیتهای اوبیتو و نقاط ضعف: در مورد اوبیتو، درست که او سنجوتسو شش طریقت داشت و میتونست ده دم رو احضار کنه، اما در نهایت هم در مقابل قدرتهای ذهنی و استراتژیک ایتاچی آسیبپذیر بود. حتی وقتی که اوبیتو در نقش دشمن نهایی ظاهر شد، او درگیر ضعفهایی مثل نبودن تمرکز در مدیریت قدرتش بود و همین ضعفها باعث میشد که نتونه از تمام تواناییهای خود به طور کامل بهره ببره.
تواناییهای منحصر به فرد ایتاچی در نبردهای واقعی: در نبردهای واقعی، ایتاچی برتریهای زیادی داشت که غیرقابل انکار بود. استفاده از «اماتراسو» به عنوان جوتسوهای آتشین که دشمن رو به طرز غیرقابل برگشتی نابود میکرد، یا تسوکویومی که میتونست ذهن افراد رو در دست بگیره و در کنترل خودش قرار بده، به طور خاص به ایتاچی این امکان رو میداد که حتی از نظر استراتژیک دشمنان بسیار قویتر از خودش رو شکست بده.
قدرت مادارا و تفاوتهای آن با ایتاچی: در مورد مادارا هم کاملاً درست که او قدرتهایی مثل «سوکویومی ابدی» داشت و حتی در بسیاری از نبردها قدرتهای زیادی از خود نشون داد. اما مادارا در مقایسه با ایتاچی بیشتر به قدرتهای فیزیکی و تسلط به دنیای بیرون وابسته بود. ایتاچی در سطحی متفاوت و از طریق تسلط به قدرت ذهن و تواناییهای جوتسوهایی که بیشتر به مغز و استراتژی وابسته بود، همواره یک قدم از مادارا پیش بود.
در نهایت، باید بگم که قدرت ایتاچی در مقایسه با اوبیتو، در ابعاد متفاوتی قرار میگیره که فقط به تواناییهای فیزیکی یا جوتسوهای مستقیم محدود نمیشه. قدرت استراتژیک و توانایی کنترل دشمنان به روشهای ذهنی، مهمترین تفاوتهای ایتاچی و اوبیتو هستن که باعث میشه ایتاچی به عنوان شخصیتی با قدرتهای پیچیده و متنوعتر شناخته بشه.
دقیقا
دقیقا واقعا یعنی چی ….