Arcane فصل 2 با یک قسمت واحد یک روند 3 ساله را شکست
Arcane فصل 2 یک مجموعه مختلط است که گاهی اوقات به وعدههای عظیم فصل 1 عمل میکند و گاهی اوقات کم میآورد. با این حال، قسمت هفتم فصل به کمال نزدیک میشود و به طور کامل از همه چیزهایی که در مورد شخصیتها و دنیای سریال ساخته شده است، استفاده میکند. در عین حال، این تنها قسمت سریال است که کاملاً قادر به ایستادگی به تنهایی است.
در ابتدای اکت III، فصل 2 Arcane دارای منحصر به فردترین قسمت در سریال است، با یک داستان قدرتمند که بر روی اکو تمرکز دارد. “Pretend Like It’s the First Time” یک قسمت دلخراش است که در یک جدول زمانی بسیار بهتر از جدول زمانی که بقیه سریال در آن تنظیم شده است، تنظیم شده است، و اکو مجبور است راهی برای بازگشت به خانه پیدا کند در حالی که با زندگیای که میتوانست داشته باشد روبرو میشود. خارج از کاراکتر برجسته آن، این قسمت بر اساس سرعت خود پیروز میشود، زیرا زمان میگیرد تا یک داستان کامل را تعریف کند، نه اینکه از یک رویداد به رویداد دیگر عجله کند.
ماجراجویی اکو در یک جدول زمانی جایگزین احساسی و جوی است
“Pretend Like It’s the First Time” اولین قسمت از Act III Arcane است. به جای اینکه مستقیماً از پایان غمانگیز Act II برداشته شود، در عوض اکو، هایمرdinger و جیسی تالیس را دنبال میکند که پس از ناپدید شدن مرموز خود در اوایل فصل، دنبال میکنند. طرح اصلی قسمت بر روی تجربه اکو و هایمرdinger در یک جدول زمانی جایگزین متمرکز است که بسیار شادتر از جدول زمانی است که طرفداران Arcane به آن عادت دارند، در حالی که طرح فرعی بر مبارزه جیسی برای زنده ماندن در آیندهای تاریک متمرکز است.
Arcane اغلب از دادن زمان صفحه نمایش به اکو که شایسته آن است، شکست میخورد، اما نقش اصلی او در “Pretend Like It’s the First Time” نشان میدهد که او چقدر میتواند یک رهبر باورنکردنی باشد. از طریق چشمان شکنجهشده اکو است که طرفداران نسخه جدول زمانی جایگزین زون را تجربه میکنند، جایی که شرایط زندگی شبیه به پیلتوور است، میلو، کلاگر و بنزو هنوز زنده هستند، وندر و سیلکو هنوز زنده هستند و هنوز دوستان هستند، و جینکس هنوز پودر است. اکو بهترین جایگزین برای طرفداران در این داستان است، زیرا واضح است که او آرزو میکند میتوانست زندگیای مانند خود در جدول زمانی جایگزین داشته باشد، اما همچنین میداند که در این بهشت نخواهد ماند. شوخیهای او با هایمرdinger، که بیش از 100 سال در این جدول زمانی گیر کرده است، به همان اندازه سرگرمکننده است، مکالمه او با بنزو در نزدیکی پایان قسمت بسیار قدرتمند است، و جدایی اکو و پودر، فقط برای بازگشت به همدیگر، یکی از عاشقانهترین لحظات سریال است. خود پودر نیز یکی از نکات برجسته قسمت است. دیدن نسخهای از او که بزرگ شده و خوشحال شده است، لذتبخش است، اما اینطور نیست که او کامل باشد، زیرا او هنوز با بسیاری از بارهای عاطفی دست و پنجه نرم میکند، که او را پیچیده نگه میدارد.
در حالی که طرح اصلی قسمت بر روی اکو متمرکز است، همچنین به عنوان پایان داستان هایمرdinger عمل میکند. هایمرdinger یک شخصیت مهربان، جذاب و خندهدار است، اما انتخابها و بیعملی او به عنوان عضو دیرینه شورای پیلتوور بود که منجر به وحشتناک شدن شرایط زندگی در زیرشهر جدول زمانی اصلی و در نتیجه، هر رویدادی در Arcane شد. هایمرdinger میتواند بیشترین رستگاری را که میتوان امیدوار بود در این قسمت پیدا کند، زیرا او به شاد کردن جدول زمانی جایگزین کمک میکند، زیرا از اشتباهات گذشته خود درس گرفته است و در نهایت زندگی خود را فدا میکند تا شاگردش، ناجی زیرشهر، بتواند به جایی که باید باشد بازگردد.
حمله جیسی به ویکتور در پایان Act II به طور غیرعمدی باعث تراژدی برای وی، جینکس و کیتلین شد، درست زمانی که همه چیز برای آنها به نظر میرسید خوب پیش میرود. بدون اینکه مزاحم باشد، طرح فرعی “Pretend Like It’s the First Time” دقیقاً آنچه را که او را به چنین تصمیم عجولانهای سوق داده است، روشن میکند. آینده تاریکی که ویکتور مسئول ایجاد آن است، سرد است و قسمت همه کاری را انجام میدهد که برای تنظیم رویارویی نهایی جیسی با او در فینال سریال نیاز دارد.
سرعت سریع Arcane هم یک نقطه قوت و هم یک نقطه ضعف سریال است
Arcane در تنها 16 قسمت، شخصیتها، درگیریها و داستانهای بیشتری نسبت به سریالی که ده برابر طولانیتر است، معرفی میکند. این تنها با اطمینان از اینکه هر جنبهای از داستان به اندازه نیاز غنی و توسعهیافته است، میتواند این کار را انجام دهد، به لطف سرعت بسیار سریع داستان. با این حال، در حالی که این در فصل 1 کاملاً اجرا شده بود، بسیاری از فصل 2 احساس عجله میکند.
فصل 1 Arcane یک شاهکار فنی است، نه تنها در سطح تولید بلکه در سطح داستانگویی. هر صحنه، هرچند کوتاه باشد، هدف روشنی دارد و آنچه را که باید انجام دهد، انجام میدهد، چه انتقال اطلاعات، ساختن یک رابطه یا ارائه یک مبارزه شدید باشد. همه اینها به طور کامل به فینال اشکآور منجر میشود، و تراژدی لحظات پایانی فصل به دلیل چگونگی تنظیم آن احساس میشود.
فصل 2 Arcane نه تنها سریعتر از فصل 1 است، بلکه آشفتهتر است. با اینکه آخرین فصل سریال است، مسئولیت سنگین پایان دادن به همه انتهای شل از فصل 1 را دارد و در عین حال عناصر جدیدی را برای تازه نگه داشتن و تنظیم طرحها برای اقتباسهای آینده League of Legends در همان جهان معرفی میکند. متأسفانه، فصل قادر به دستیابی به این هدف بدون کوتاه کردن بسیاری از گوشهها نیست. مونتاژها به طور منظم برای پرش از دورههای زمانی طولانی استفاده میشوند، انگیزهها و روابط شخصیتها اغلب از صحنهای به صحنه دیگر تغییر میکنند، طرحهای جدید فقط برای رها شدن ناگهانی شروع میشوند، دیالوگها به اندازه قبل محکم و صیقلی نیستند، و کل طرح بلک رز، یک تنظیم واضح برای یک سریال اسپینآف، آنقدر از همه چیز جدا است که حواسپرتی است. بسیاری از فصل 2 باورنکردنی است، اما به دلیل مشکلات سرعت آن، بسیاری از بزرگترین لحظات آن به همان شکلی که باید فرود نمیآیند زیرا به اندازه کافی ساخته نشدهاند.
بهترین قسمت Arcane فصل 2 تنها قسمتی است که سرعت را کاهش میدهد
در حالی که سرعت Arcane فصل 2 یکی از بزرگترین نقاط ضعف آن است، این برای “Pretend Like It’s the First Time” اصلاً مشکلی نیست. زیرا وقایع قسمت در خارج از جدول زمانی اصلی سریال رخ میدهد، اکو، جیسی و هایمرdinger مجبور میشوند سرعت خود را کاهش دهند، زیرا هر کدام از آنها کار زیادی میتوانند در شرایط جدید خود انجام دهند. این زمان زیادی را برای درک و کاوش هر دو زون ایدهآل و آینده تاریک ایجاد شده توسط ویکتور و برای اکو کمتوسعهیافته برای گذراندن یک آرک کامل در طول قسمت فراهم میکند.
هر ثانیهای که در جدول زمانی جایگزین، زون سپری میشود، بینندگان را آرزو میکند که شخصیتهای اصلی میتوانستند در چنین دنیایی زندگی کنند. روشن، پر جنب و جوش، رنگارنگ و پر از امید است. شخصیتهایی که سرنوشت غمانگیزی در جدول زمانی اصلی داشتهاند، زنده و خوشحال هستند. تنها مشکل اکو این است که سعی میکند یک اختراع جدید برای یک مسابقه پیدا کند، و تنها چیزی که اشتباه است این است که وی مرده است. این همه در یک لحظه آشکار نمیشود، بلکه هر جنبه منحصر به فرد این جدول زمانی یکی یکی آشکار میشود و به آن اجازه میدهد تا از ابتدا تا انتها احساسات قوی را برانگیزد. زیبایی این جدول زمانی با دیستوپیایی که جیسی مجبور به زنده ماندن در آن است و هیچ چیز دیگری تضاد دارد. در حالی که اکثر قسمتهای Arcane بیش از نیم دوجین طرح مختلف را دستکاری میکنند، “Pretend Like It’s the First Time” هرگز به جدول زمانی اصلی برنمیگردد و تمرکز خود را در جایی که باید باشد حفظ میکند.
در حالی که آرکهای شخصیت وی، جینکس و کیتلین به دلیل سرعت نامنظم فصل 2 آسیب میبینند، سفر تک قسمتی اکو نمیتوانست بهتر گفته شود. در ابتدا، آسیب او باعث میشود که او وحشت کند و جدول زمانی جایگزین را رد کند، به خصوص پودر. با این حال، همانطور که او با جدیت برای یافتن راهی برای بازگشت به خانه تلاش میکند، اکو میتواند مسائل خود را حل کند و این دنیا را برای آنچه هست قدردانی کند