بررسی و نقد پایان انیمیشن سریالی The Witcher: Sirens of the Deep

بررسی و نقد پایان انیمیشن سریالی The Witcher: Sirens of the Deep

 

 توضیح پایانی انیمیشن «ویچر: پری‌های اعماق»

اخطار اسپویلر! این مطلب حاوی جزئیات پایانی انیمیشن «ویچر: پری‌های اعماق» است که هم‌اکنون در نتفلیکس پخش می‌شود.


داستانی پرکشش در دنیای ویچر

با گشوده شدن پرده‌های «ویچر: پری‌های اعماق»، تماشاگران شاهد داستانی بسیار مورد انتظار هستند که در خط زمانی فصل ۱ سریال نتفلیکس اتفاق می‌افتد. این انیمیشن بر اساس داستان کوتاه «یک قربانی کوچک» از کتاب «شمشیر سرنوشت» اثر آندری ساپکوفسکی ساخته شده و به کشمکش‌های عاطفی جرالتِ ریویا، معروف به ویچر، حول عشقش به ینفر می‌پردازد. جرالت درگیر این مسئله است که آیا باید به ینفر وفادار بماند، به‌ویژه زمانی که او در ابتدا ویچر را تنها به‌عنوان ابزاری برای انتقام از دشمنانش می‌بیند.

جرالت به همراه دوست و نوازنده‌اش، یاسکیِر، برای شکار هیولا به شهر بِرمِروُرد سفر می‌کند. آنها از ینفر جدا شده‌اند و بهترین راه برای التیام جرالت، کشتن موجودات، کسب درآمد و یافتن آرامش است. با این حال، خاطرات ینفر همچنان جرالت را آزار می‌دهد. متأسفانه، آنها شاهد شرارت انسان‌ها و پری‌های دریایی می‌شوند و یک توطئه بزرگ آشکار می‌شود. آنها با «اِسی» (معروف به چشم‌کوچولو)، دوست دوران کودکی یاسکیِر، متحد می‌شوند و سعی می‌کنند از جنگ بین دو گونه جلوگیری کنند. اما به هر حال، تماشاگران شاهد تراژدی‌هایی هستند که تأکید می‌کنند زندگی هرگز ایده‌آل، امیدوارکننده یا بهشتی نخواهد بود.


تیم جرالت روز را نجات می‌دهد

جنگ خونین انسان‌ها و پری‌های دریایی

در بِرمِروُرد، جرالت و یاسکیِر متوجه می‌شوند که پادشاه انسان‌ها، «اوسوِلدت»، نمی‌خواهد پسرش، شاهزاده «آگلووال»، با پری دریایی، شاهزاده «شیناز»، ازدواج کند. پادشاه معتقد است این ازدواج باعث نابودی نسل او خواهد شد. او که هنوز از مرگ همسرش در رنج است، تحت تأثیر ترس از بیگانگان قرار گرفته و شورای انسان‌ها مشتاق جنگ است. این موضوع زمانی تشدید می‌شود که غواصان مروارید آنها مورد حمله قرار می‌گیرند و کشته می‌شوند. انسان‌ها این حملات را انتقام‌جویانه از سوی پری‌های دریایی می‌دانند و پیامی می‌بینند که به آنها هشدار می‌دهد از آب دور بمانند.

جرالت و یاسکیِر از اِسی برای بررسی اوضاع استفاده می‌کنند، زیرا احساس می‌کنند چیزی درست نیست. اِسی به زبان پری‌های دریایی صحبت می‌کند و بنابراین کمک بزرگی است. اما تنش‌ها بالا گرفته‌اند. «زِلِست»، فرمانده جنگ و مشاور نظامی، که در کودکی یاسکیِر و اِسی را آزار می‌داد، مصمم است که پری‌های دریایی باید رنج بکشند. بدتر اینکه او پسر نامشروع پادشاه است و معتقد است محافظت از سرزمین حق ذاتی اوست.

متأسفانه، آگلووال و شیناز در جلسه‌ای با یکدیگر جر‌وبحث می‌کنند و از هم جدا می‌شوند. والدین شیناز نیز با این ازدواج موافق نیستند و این فشار منجر به سوءتفاهم بین عاشقان می‌شود. آنها نمی‌دانند که اوسوِلدت با خاله شیناز، «مِلوسینا»، همکاری می‌کند.

این شرور، یک جادوگر است که از این موضوع عصبانی است که پدر شیناز، خواهرش «داهوت» را به‌جای او به‌عنوان ملکه انتخاب کرده است. همه‌چیز به این دلیل است که ملوسینا نمی‌توانست بچه‌دار شود و همین باعث شد از تاج‌وتخت آبی متنفر شود. ملوسینا با تبدیل شدن به یک کراکن، انسان‌ها را می‌کشد و نفرت را دامن می‌زند. این کار هم باعث آزار پادشاهی خودش می‌شود و هم به اوسوِلدت تبلیغاتی می‌دهد تا به پسرش نشان دهد پری‌های دریایی لایق تاج‌وتخت و مشارکت نیستند.


جنگ خونین انسان‌ها و پری‌های دریایی

تیم جرالت روز را نجات می‌دهد

جرالت خیانت ملوسینا را کشف می‌کند و او را در کاخ رسوا می‌کند. اگرچه ملوسینا موفق به فرار می‌شود، اوسوِلدت اعلام می‌کند که جنگ باید اتفاق بیفتد. او تیم جرالت را دستگیر کرده و روی یک کشتی قرار می‌دهد تا در هنگام جنگ کشته شوند. به این ترتیب، او می‌تواند همه تهدیدها را یک‌جا از بین ببرد. همان‌طور که شروران برنامه‌ریزی کرده‌بودند، خونریزی در دریاها رخ می‌دهد. پری‌های دریایی به انسان‌ها حمله می‌کنند و این باعث می‌شود خدمه جرالت آزاد شوند و سعی کنند درگیری را متوقف کنند.

آنها برای حفظ خود با هر دو طرف می‌جنگند و تلفات زیادی به بار می‌آید. اوضاع زمانی وحشتناک‌تر می‌شود که ملوسینا به کراکن تبدیل شده و حمله می‌کند. اِسی با پرتاب شمشیر و سرم جادویی جرالت به او کمک می‌کند. جرالت توسط هیولا بلعیده می‌شود، اما درون آن قدرتمند می‌شود. او از تیغه برای بریدن ملوسینا از داخل استفاده می‌کند و او را از بین می‌برد. آگلووال متوجه اشتباهاتش می‌شود و سعی می‌کند جنگ را پایان دهد.

شیناز در کنار مردمش ایستاد. او فکر نمی‌کرد آگلووال ظاهر شود، اما او آمد. حالا او می‌خواهد با شیناز باشد و امیدوار است که هر دو گونه بتوانند با هم زندگی کنند. اما او جسد شیناز را پیدا نمی‌کند. اوسوِلدت در واقع به او آسیب زده و او را به دریا انداخته است. با وجود اینکه پادشاه متوجه می‌شود ملوسینا او را دستکاری کرده و با وجود اینکه می‌خواهد پسرش در امان و خوشحال باشد، تعصب درون او از بین نمی‌رود.

خوشبختانه، مادر شیناز مانند او یک درمان‌گر است. او زخم‌های شاهزاده را درمان می‌کند و این به شیناز اجازه می‌دهد به سطح آب بیاید و به آگلووال نشان دهد که آنها باید با هم باشند. این اتفاق به نفع منطقه خواهد بود، زیرا هر دو قبیله می‌توانند با هم کار کنند و فردایی صلح‌آمیز ایجاد کنند.


پیچش شوکه‌کننده در مراسم عروسی

پیچش شوکه‌کننده در مراسم عروسی

تماشاگران فکر می‌کنند شیناز معجونی را که خاله‌اش به او داده است، مصرف می‌کند تا انسان شود. ملوسینا می‌خواست این اتفاق بیفتد تا به خواهرش طعنه بزند. اما در مراسم، آگلووال سرم را می‌خورد و به پری دریایی تبدیل می‌شود. این یک پیچش شگفت‌انگیز و تغییر بزرگی نسبت به نسخه منبع است که در آن پری دریایی سعی کرد با گرفتن شکل انسانی، آگلووال را راضی کند. خوانندگان این را ناخوشایند می‌دانستند، زیرا آگلووال در داستان‌های ویچر شخصیتی مغرور، بی‌کلاس و پرتوقع داشت.

این تغییر نشان‌دهنده این است که آگلووال چقدر فداکار شده است. او می‌دانست که مانند یک بچه لوس رفتار کرده است. او می‌خواهد به پری دریایی وفادار بماند و برای مدتی که با پدرش همراهی کرد، توبه کند. علاوه بر این، آگلووال می‌تواند بگوید که انسان‌ها هرگز قابل اعتماد نخواهند بود. بخش بزرگی از این موضوع به سرنوشت زلست مربوط می‌شود. او زمانی که متوجه شد افراد بی‌گناه به‌عنوان مهره‌های شطرنج استفاده می‌شوند، در مقابل پادشاه ایستاد. او نیز دستگیر شد و در نبرد با کراکن در این بخش از فرنچایز ویچر کشته شد.

آگلووال دیگر نمی‌خواهد بخشی از این سلسله خونین و نفرین‌شده باشد. این موضوع به شکستن آسیب‌های نسلی، نفرین خانوادگی و این که چگونه فرزندان می‌توانند از میراث والدین خودخواه دور شوند، اشاره دارد. شاهزاده به همراه خانواده جدید و معشوقه‌اش به دریا می‌رود. متأسفانه، زمانی که جرالت آنجا را ترک می‌کند، او و یاسکیِر پادشاه را با زهر روی یک کشتی می‌بینند، که نشان می‌دهد جنگ ادامه خواهد داشت. این موضوع تماماً مربوط به خودخواهی و خودشیفتگی است. این یک یادآوری تند از طبیعت انسان‌ها و تمایل آنها به استعمار، مرگ و حرص است.

پادشاه فقط برای سلطه عمل نمی‌کند. او می‌خواست پسرش را تنبیه کند. این موضوع اثباتی است بر چیزی که آگلووال به آن پی برد. پدرش نمی‌خواست شاهزاده آزاد باشد و خودش را بیان کند. پادشاه به این ترتیب خاطره همسرش را لکه‌دار می‌کند، اما این عادت حاکمان است. آنها فقط به غرور و خودشان فکر می‌کنند.


عشق جرالت و اِسی به پایان می‌رسد

عشق جرالت و اِسی به پایان می‌رسد

در داستان‌ها، جرالت و اِسی رابطه‌ای عاشقانه داشتند و با هم ارتباط گذرا برقرار کردند. با این حال، جرالت آنجا را ترک کرد، زیرا به زندگی در جاده معتاد بود .

این فیلم به مرگ اِسی نمی‌پردازد و از پایان غم‌انگیز داستان اصلی اجتناب می‌کند. این موضوع این احتمال را مطرح می‌کند که شاید روزی اِسی دوباره در دیگر نمایش‌ها یا فیلم‌های ویچر در نتفلیکس نقش داشته باشد. حتی یک اسپین‌آف می‌تواند به او نقش بیشتری بدهد و هویت او را تقویت کند، با این که او سعی می‌کند از جنگ جدید جلوگیری کند. اِسی از این موضوع ناراحت بود که پادشاه جوانان، از جمله برادرزاده‌اش «لاکلان»، را به خدمت اجباری می‌برد. بنابراین، زمانی که کینه‌جویی شخصی سلطنتی علیه پری‌های دریایی ادامه می‌یابد، در شهر درام سیاسی وجود خواهد داشت.

در نهایت، جرالت و یاسکیِر تصمیم می‌گیرند به شکار هیولا ادامه دهند. این موضوع به قسمت ۶ فصل ۱ ویچر، «شکار اژدها»، منتهی می‌شود. در آنجا، جرالت زمانی که ینفر را می‌بیند، شعله عشقش دوباره زنده می‌شود. این فیلم همچنین توضیح می‌دهد که چرا او در مورد کشتن موجودات مردد بود. متن با این موضوع قاب‌بندی شده است که پری‌های دریایی به او گفتند او در کشتن اژدهای دریایی معروف به «آلاموراکس» بی‌رحم بوده است. جرالت کشف کرد که این هیولا انسان‌ها را نمی‌کشد. این مرگ‌ها تماماً بخشی از اتحاد اوسوِلدت با ملوسینا بودند.

جرالت این درس‌های تأمل‌برانگیز را با خود به فصل‌های ۲ و ۳ سریال لایو‌اکشن نتفلیکس می‌برد. در نهایت، به نظر می‌رسد این فیلم انیمیشن بیشتر به دنبال ایجاد آینده‌ای برای اِسی است. او انرژی موسیقایی یاسکیِر را دارد، اما مانند جرالت یک جنگجوی بی‌باک است. به‌عنوان بهترین ترکیب از هر دو جهان، منطقی است که به فداکاری او پرداخته شود، به‌ویژه پس از اجتناب از آن کلیشه مضر که او را قربانی می‌کرد تا جرالت و یاسکیِر برجسته‌تر شوند.


جمع‌بندی

«ویچر: پری‌های اعماق» نه تنها یک داستان جذاب و پرکشش را روایت می‌کند، بلکه با تغییراتی هوشمندانه نسبت به نسخه کتاب، شخصیت‌ها و روابط آن‌ها را عمیق‌تر می‌کند. این انیمیشن با پرداختن به موضوعاتی مانند تعصب، نفرت نژادی، و شکستن چرخه‌های خانوادگی، بینشی تلخ اما واقع‌بینانه از طبیعت انسان ارائه می‌دهد. همچنین، با باز کردن درهایی برای داستان‌های آینده، به ویژه در مورد شخصیت اِسی، علاقه‌مندان را برای ادامه این دنیای غنی و پیچیده مشتاق نگه می‌دارد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *