دندادن، میراث داستانسرایی بلیچ را ادامه میدهد
انیمه فانتزی جدید Dandadan را میتوان با آثاری مانند Mob Psycho 100 مقایسه کرد، اما یک مقایسه کمتر آشکار نیز وجود دارد: داستان قاتل شینینی در Bleach. در طولانی مدت، Bleach به یک انیمه کاملاً متفاوت از Dandadan تبدیل شد با ماجراجوییهای شبه-ایسِکای و نبردهای جدی، اما روزهای اولیه ماجراجوییهای ایچیگو کوروکی واقعاً شبیه ماجراجوییهای هیولایی مومو و اوکارون است.
قسمتهای اخیر Dandadan این شباهت را واضحتر کرده است. مومو و اوکارون برای نجات آرا از یک روح شیکپوش به نام آکروباتیک سیلکی میجنگند، یک نبرد دلخراش که ممکن است یادآور چند قسمت اول انیمه Bleach باشد. آکروباتیک سیلکی برای آرا همان چیزی است که اسید وایر برای اوریهی اینوئه در Bleach بود، که به مفهوم “شکارچی هیولا” یک جنبه شخصی دردناک میبخشد و در عین حال از روح اکشن/ماجراجویی شونن بهره میبرد.
مبارزات در Dandadan در ابتدا کاملاً واضح بودند، زمانی که مومو آیاسه و اوکارون با دشمنان خطرناکی مانند بیگانگان سرپویان و مادربزرگ توربو روبرو میشدند. سرپویان به فضا پرتاب شدند و مادربزرگ توربو اخیراً در بدن گربه خوششانس خود رام شده است. با این حال، قسمتهای اخیر Dandadan با روح متخاصم آکروباتیک سیلکی، مرزها را مبهم کرده است که با روایت صمیمانه خود بسیاری از کلیشههای شرور را زیر پا میگذارد.
در ابتدا، آکروباتیک سیلکی با اصرار بر اینکه آرا شیراتوری او را “مامان” صدا کند، تهدیدآمیز و ترسناک بود، اما این زاویه فقط یک زیرکانهی غرایز مادرانه گرم نبود. زاویه مادری برای آکروباتیک سیلکی واقعی بود، زیرا آن روح واقعاً مادر آرا در شکل یوکای بود. به طور مشابه، هالو به نام اسید وایر در Bleach روح مرده برادر بزرگتر اوریهی اینوئه، سوری بود.
در هر دو مورد، یک خویشاوند دوستداشتنی و محافظ از کسی که بسیار دوست داشت جدا شد و در عذاب خود به هیولاهای ماوراء طبیعی تبدیل شدند که احساسات محافظتی خود را به شدت خطرناکی تحریف کردند. این نیت خوب هر دو مادر آرا و سوری را منحرف کرد تا آنها را به هیولاهایی تبدیل کند که قهرمانان باید با آنها مبارزه کنند، اما هنوز هم در هر دو آکروباتیک سیلکی و اسید وایر به اندازه کافی خوبی وجود داشت تا در نهایت آنها را بازخرید کند و به آنها یک خداحافظی مهربانانه و اشکآلود بدهد تا همه چیز را با یک نت تلخ به پایان برساند. هر دو روایت طرفداران انیمه را غافلگیر کرد و قلب آنها را شکست، و آنها برخی از سهام شخصی بسیار مورد نیاز را به الگوی همیشه آشنا “هیولای هفته” تزریق کردند.
هر دو آرک هیولا در Dandadan و Bleach گام به گام یک فرمول ساده اما موثر را دنبال کردند تا این هیولاها را به روشهای شگفتانگیزی دلسوزانه کنند. Bleach با حملات اسید وایر، اوریهی و تاتسوکی را وحشتزده کرد، فقط برای اینکه یک سری فلشبک و دیالوگ خود اسید وایر حقیقت برادر محافظ اوریهی را آشکار کند. سوری به عنوان یک هالو نتوانست خود را کاملاً کنترل کند و به هر کسی که به اوریهی نزدیک میشد حمله کرد، اما احساسات محافظتی او حتی فراتر از گور صادقانه بود، و وقتی ایچیگو قهرمان اکشن او را کشت، سوری توانست با آرامش ادامه دهد. در این فرآیند، اوریهی دوباره در مورد مرگ زودهنگام برادرش به نتیجه رسید و با برادر بزرگتری که پس از فرار از والدین خود را آزار میداد، خداحافظی کرد.
به طور مشابه، در Dandadan، آکروباتیک سیلکی به عنوان یک هیولای روح زنانه منحصر به فرد معرفی شد که میتوانست به عنوان یک انحراف از عشق مادرانه به صورت ظاهری گرفته شود، فقط برای اینکه Dandadan طرفداران را با یک دنباله فلشبک احساسی در مورد رابطه آرا با مادرش سالها پیش پذیرایی کند. آکروباتیک سیلکی فقط مانند یک “مادر هیولا” رفتار نمیکرد – او واقعاً مادر آرا بود، یک مادر مجرد سختکوش که تمام تلاش خود را میکرد تا آرا را شاد و سالم نگه دارد، اما یک روز اراذل و اوباش با خشونت خانواده کوچک را از هم پاشیدند. آرا کشیده شد و مادرش نتوانست او را نجات دهد، که به سوختن او به آکروباتیک سیلکی، یک مادر هیولا که در نهایت قدرت محافظت از آرا را از هر کسی که به او نزدیک میشد، کمک کرد. در پایان، قهرمانان اکشن او را شکست دادند و آرا و مادرش در نهایت خداحافظی مناسبی داشتند.
در حالی که داستانهای بزرگ و بهترین Bleach مانند قوس جامعه روح و جنگ خون هزار ساله چیزهای زیادی برای دوست داشتن دارند، طرفداران ممکن است موافق باشند که چیزی از دست رفته است وقتی ماجراجویی ایچیگو کوروکی از شکار هیولا به داستانسرایی متعارف “تمرین برای شکست دادن شرورها” شبیه به Dragon Ball Z تغییر کرد. پوند برای پوند، داستان قاتل شینینی ممکن است بهترین Bleach باشد، حتی اگر بسیاری از شخصیتهای مورد علاقه طرفداران و زانپاکوتو هنوز معرفی نشده بودند.
در عوض، اولین قوس Bleach ترکیبی بسیار جذاب و احساسی از ژانرها و ایدهها بود که هنوز هم امروز طنینانداز است. ایچیگو کوروکی به یک روح شینینی جایگزین شب و یک دانشآموز در روز تبدیل شد و او را کمی شبیه یک ابرقهرمان کمیک بوک کرد، در حالی که او خلاقانه با انواع هالووها در کنار روکیا کوچیکی، قهرمان معکوس ایسکای، میجنگید.
قوسهای داستانی دیگر نیز مطمئناً سهام شخصی داشتند، مانند تلاش ایچیگو برای بازگرداندن دوست ظاهراً خائن خود، اوریو ایشیدا، در انیمه TYBW، اما مبارزه با اسید وایر چیزی بود که تقریباً منحصر به فرد در روایت بود. هالووها فقط هیولا نبودند – آنها ارواح عذابآور مردگان بودند که به پایان نیاز داشتند، توسط ماهیت هالو خود به عنوان موجودات خالی که نمیتوانستند در برابر غرایز حریص خود مقاومت کنند، تحریف شدند.
اکنون، برای طرفداران انیمه آسان است که عمل ترکیبی و درام احساسی دنباله اسید وایر را فراموش کنند، اما اگر انیمههای مدرن مانند Dandadan کاری مشابه انجام دهند و از مزایای انیمیشن مدرن و پخش گسترده بهرهمند شوند، آنگاه فرمول به روشی بزرگ تجلیل و تازه میشود. این دنباله اسید وایر را به بهترین داستان Bleach تبدیل نخواهد کرد، اما ثابت میکند که چنین پیچشهای هوشمندانه و صمیمانه در الگوی شکار هیولا برای انیمه شونن ایده بسیار خوبی است.
در حالی که هیچ تأییدی وجود ندارد که نویسنده Dandadan مستقیماً از Bleach الهام گرفته باشد، دو سریال هنوز احساس بسیار مشابهی در قسمتهای اولیه خود دارند، و نه فقط به این دلیل که هر دو سریال اکشن شونن با عناصر شکار هیولا هستند. نه تنها اوکارون به یک جنگجو تبدیل شد، بلکه او مانند ایچیگو کوروکی قدرتهای نیمهدیگری به دست آورد، همراه با آرایهای خشن از دندانها که به طرز عجیبی شبیه به ماسک هالو بود. او همچنین یک دوست زن سرسخت و قابل اعتماد برای مبارزه در کنار خود دارد، با مومو آیاسه که دارای برخی از ویژگیهای روکیا کوچیکی است، و آنها حتی یک طرف سوم وحشی را با به دام انداختن آنها در یک عروسک حیوان بامزه رام کردند، با مادربزرگ توربو که تبدیل به کن جدید شد. و اکنون Dandadan هالو خود را به شکل آکروباتیک سیلکی دارد.
تفاوت اصلی این است که در حالی که Bleach به سمت قوسهای داستانی الهامگرفته از DBZ حرکت کرد که در آن قهرمان سخت تمرین میکرد تا دشمنان انساننما قویتر را شکست دهد، Dandadan در مسیر حفظ داستانگویی به سبک اسید وایر و ادامه کارهایی است که قوس قاتل شینینی در نهایت رها کرد. این نه تنها یک زمینه عالی برای اکشن خلاقانهتر و کمدیتر در Dandadan است، بلکه یک راه خوب برای این انیمه است تا به طرفداران Bleach جذابیت داشته باشد در حالی که کاملاً متمایز باقی میماند و آنچه را که Bleach متوقف کرده است گسترش میدهد. در حالی که این استراتژی ممکن است دقیقاً برنامه نویس یوکینوبو تسوتسو نبوده باشد، اما این چیزی است که تاکنون به نظر میرسد، و در حالت ایدهآل، Dandadan این کار را برای بسیاری از قسمتهای آینده ادامه خواهد داد. این تعادل درستی بین احترام گذاشتن به فرمول Bleach و در عین حال چیزی کاملاً تازه و متفاوت بودن است.
علاوه بر این، چندین انیمه مدرن دیگر قطعا از Bleach الهام گرفتهاند، بنابراین با وجود آنها، طرفداران نیازی به Dandadan ندارند تا سعی کنند Bleach 2.0 شوند. در عوض، این انیمه ممکن است به عنوان قوس قاتل شینینی 2.0 در نظر گرفته شود، و این همپوشانی کافی برای طرفداران هر دو انیمه است تا دیگری را قدردانی کنند. اگر طرفداران انیمه میخواهند بیشتر از آنچه Bleach در طولانی مدت ارائه میدهد، پس آنها بهترین گزینه را با موفقیتهای بزرگی مانند Jujutsu Kaisen و Demon Slayer دارند که هر دو تأیید شدهاند که از Bleach الهام گرفتهاند. به راحتی میتوان دید که با یوجی ایتادوری به عنوان یک ایچیگو کوروکی بازسازی شده و هاشیرا به عنوان یک موازی واضح با کاپیتانهای گوتئی 13، همراه با شمشیرهایی برای کشتن هیولاها. بنابراین طرفداران Bleach برای انتخاب خراب شدهاند، یا با قوسهای Dandadan مانند نبرد آکروباتیک سیلکی، روزهای اولیه انیمه را گرامی میدارند، یا ماجراهای بعدی ایچیگو را با سگاهای تانیرو و یوجی تکرار میکنند.